رابطه بین هدفگذاری و برنامهریزی
در این مقاله ویژگیهای یک هدفگذاری درست را بررسی کردیم. بعد به تعریف برنامهریزی و اصول برنامهریزی صحیح پرداختیم و در نهایت رابطه بین هدف و برنامه را گفتیم.
ویژگیهای مهم در هدفگذاری درست
آیا میدانید ویژگیهای مهم در تعیین هدف کدامند؟ این پرسشی است که لازم است ما بیشتر به آن بیاندیشیم.
یک هدفگذاری عوامل مهم در تعیین هدف مواردی نه چندان زیاد است که به آنها اشاره میکنیم:
۱. اهداف واقعی و دستیافتنی باشند. اهداف بلندپروازانه و احساسی بدون توجه به امکانات و مقدورات و تواناییهامان هرگز به نتیجه نخواهد رسید و بر عکس موجب دلسردی ما میشوند.
۲. اهداف خود را مثبت مطرح کنید. بهتر است چیزی را که میخواهید به آن برسید انتخاب کنید و به عنوان هدف خود قرار دهید. رسیدن به آنچه میخواهیم از رسیدن به آنچه نمیخواهیم سادهتر است. مثالی میزنم: شما بهتر است در مورد ادامه تحصیل در دانشگاه بگویید «میخواهم شهر خودم قبول شوم.» و نگویید: «نمیخواهم به شهرستانهای دیگر بروم.»
۳. رسیدن به هدف تدریجی باشد: باید اهداف را خرد کنید و کم کم و با حوصله برای رسیدن به هدف اصلی خود گام بردارید.
۴. واضح و روشن باشد تا بعدها راحتتر برنامهریزی کنید. مثلا من باید به جای هفتهای ۱۰ ساعت مطالعه ۳۰ ساعت مطالعه داشته باشم.
۵. قابل اندازهگیری باشد. یعنی بتوان روند رشد و پیشرفت در راه رسیدن به آن را سنجید. البته این در مورد اهداف مادیتر است و اهداف معنوی انسان به راحتی قابل سنجش نیست. اگر چه بهتر است آنها را هم تا حد امکان قابل ارزیابی ترسیم کرد.
۶. محدوده زمانی داشته باشد. یعنی زمان شروع و پایان کار را مشخص کنید.
برنامهریزی چیست و چه فوایدی دارد؟
برنامه ریزی، حرکتی هوشمندانه، منطقی و البته گام به گام در راه رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده است. نتایج این برنامهریزی، انجام به موقع کارها و بها دادن به عمر و وقت و کار است؛ و البته لذت بردن از زندگی.
برنامهریزی فواید زیادی دارد. برخی از آنها عبارتند از :
؟؟؟تصویر؟؟؟
اصول برنامهریزی صحیح
الف. برنامهریزی از نظر زمانی سه حالت دارد: کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت.
نکته: برای دانشآموزان برنامهریزی کوتاه مدت باید استفاده شود. (مثلا مطالعه فلان دروس در این ماه یا در این هفته)
ب. هر نفر یک برنامه: با توجه به ویژگیهای فردی خودتان و یا اعضای گروهتان برنامهریزی کنید. برنامه هر فرد ممکن است با دیگران تفاوت داشته باشد. البته برنامههای گروهی کاملا یکسان خواهند بود. ( تفاوتهای فردی در برنامهریزی فرد باید منظور شود.)
ج. انعطافپذیری: شما باید فرصت تغییر در برنامه را بر حسب ضرورت به خود بدهید. بسیاری عوامل ممکن است شما را از برنامهای که تنظیم کردهاید دور کند پس برای موارد اضطراری هم از قبل فکر کنید.
د. شادابی و نشاط: همه چیز، کار، مطالعه و فعالیتهای فرهنگی نیست. شادابی و نشاط را در هر حالتی حفظ کنید
ه. جمعبندی و مرور هفتگی نقش خوبی در امر بررسی و ارزشگذاری فعالیتهای شما در طول هفته خواهد داشت.
۲ نکته اساسی در مورد برنامهریزی
۱. یکی از دلایل اجرایی نشدن برنامهها «ایدهآلگرایی» است. در برنامهریزی خود واقعی فکر کنید یعنی خود را در شرایط قرار دهید و بعد برنامه آن روز یا آن هفته را بریزید. نیازی نیست قبل از شروع بهترین برنامه را داشته باشید. در برنامههای گروهی علایق و عقاید خود و دوستانتان را هم حتما در نظر بگیرید.
۲. اجرای برنامه را هرگز متوقف نکنید. اگر ایدهآلگرایی را کنار گذاشتهاید باید بدانید معمولا اجرای ۱۰۰٪ یک برنامه به طور کامل بعید است. پس اگر گوشهای از کار اختلالی ایجاد شد از اجرای مابقی برنامه صرف نظر نکنید.
برنامه و هدفگذاری
در تعیین اهداف فقط به ارزشهای خودمان توجه کنیم. اهداف ما نباید براساس ارزشهای دیگران تعیین شوند و نباید براساس چشم و همچشمی باشند. چون مهمترین اصل برای رسیدن به هدف داشتن اشتیاق و علاقه و انگیزه است.
۱. بهتر است در قدم اول اهداف بلند مدت و کوتاه مدتمان را دقیق و واضح مشخص کنیم و آنها را بنویسیم. زیرا هدف نوشته نشده فقط یک رؤیاست.
۲. لازم است اهدافی که برای ما مهمتر هستند و میخواهیم سریعتر به آنها برسیم را مشخص کنیم.
۳. برای اهدافمان زمان و ضربالعجل تعیین کنیم.
۴. برنامهای عملی و قابل پیادهسازی برای اهدافمان بنویسیم.
۵. حتما هر روز، کاری هر چند کوچک در راستای رسیدن و نزدیک شدن به هدف انجام دهیم. (حتی بهاندازه یک تماس تلفنی)
۶. ببینیم برای رسیدن به اهدافمان به چه افراد و مهارتهایی نیاز داریم.
۷. اهداف و برنامههایمان را باور داشته باشیم.
۸. اهداف بزرگتر را به اهداف کوچکتر تبدیل کنیم و از اهداف کوچک شروع کنیم. این روشی برای سادهتر کردن برنامهریزی است.
۹. کارهایی که انجام دادیم را ارزیابی و مشخص کنیم آیا به هدف نزدیکتر شدهایم یا نه؟ شاید نیاز به بازبینی باشد! هر روز برنامهها را براساس اهداف بازنویسی کنیم.
۱۰. در مسیر رسیدن به اهدافمان، از زندگی لذت ببریم. زندگی شبیه فیلم است نه یک تصویر ثابت در پایان مسیر. باید بازیگری شاد و با روحیه در بازی زندگی باشیم، نه آدمی گرفتار، غمگین و افسرده.
امیدواریم این مقاله به شما کمکی کرده باشد. نظرات و سؤالات خود را دربارۀ این مطلب در بخش نظرات بنویسید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
هدفمندی در زمان
زمان در اختیار ماست و برای ما خلق شده و ما برای زمان خلق نشدیم.
ارزش لحظهها
عمر ما تجارت است، با این سرمایه چه میکنیم؟
فکری به حال خودمان کنیم!
در نظم فکری، فکر میآید و بهجای سرمایه مینشیند؛ یعنی سرمایۀ ما فکرمان میشود.
زندگی بدون نظم را توصیف کنید!
بینظمی یعنی بین آنچه باید باشد و آنچه هست فاصله زیاد باشد و ما فاصله را احساس نکنیم یا متوجه نشویم و جدی نگیریم.
چگونه لحظههایمان را مدیریت کنیم؟ (قسمت دوم)
نه گذشته در دست ماست نه آینده. ما فقط لحظه و اکنون را نقد در اختیار داریم. پس باید قدر لحظهلحظههایمان را بدانیم.
چگونه لحظههایمان را مدیریت کنیم؟ (قسمت اول)
هر چه ما ارادهمان قویتر و میلمان برای رسیدن به اهداف بیشتر باشد، استقامت و تحملمان در برابر سختیهای راه بیشتر است.
دیدگاهتان را بنویسید