تکنیکی برای شناخت فرصتها در مسیر تصمیمگیری | مجموعه یادداشتهای مدیریت تفکر (قسمت ۹۸ از ۱۶۴)
یکی از الگوها و مدلهای تصمیمگیری که امروزه در دنیا مطرح است توسط تفکر ارزشی ( منظور از ارزش در این جا معادل مقدار، میزان و جنبههای مادی است) فراهم میشود. هدف عمده این نوع تفکر ( Value Focused Thinking)، افزایش خلاقیت و کمک به شناسایی فرصتهای تصمیمگیری به جای مسئلههای موجود در تصمیم است. اغلب در تصمیمگیریها به موضوعها، اجزا و قسمتهای مختلف یک مسئله توجه میشود. در حالی که فرصتهای موجود در یک فرآیند تصمیمگیری قابل توجه است.
این تفکر همچنین با تفکر راهبردی رابطه تنگاتنگی دارد و به تقویت آن کمک میکند. در این تفکر سبک و رویکرد تفکر از نوع فعال و رو به هدف است تا منفعلانه. بعضیها عادت دارند منتظر بمانند تا مسئلهای ایجاد شود و سپس به دنبال جوابها و راهحلها بگردند. در تفکر ارزشی بر این نکته تاکید میشود که در هر موقعیت تصمیمی، ارزشها اهمیت بنیادی دارد و اهمیت گزینهها فقط در این است که ابزاری برای تحقق ارزشها هستند؛ بنابراین هنگام تفکر درباره مسئلهها یا فرصتهای تصمیم باید بر ارزشها تمرکز کرد نه گزینههایی که احتمالاً آن ارزشها را محقق میسازند.
در همین رابطه یک تفکر دیگر به نام تفکر گزینهای مطرح است که در آن روی گزینههای موجود تمرکز میشود و سپس مجموعهای از گزینهها به دست میآید و در نهایت با مقایسه گزینهها و با توجه به هدفها و معیارها یکی از گزینهها برای تصمیمگیری انتخاب میشود.
وقتی که فقط روی گزینههای موجود تأکید میکنیم کمکم خلاقیت و تسلط بر موضوع کاهش مییابد و فرآیند تصمیمگیری ما با محدودیتهایی روبهرو میشود و مجبور میشویم برخورد منفعلانه و واکنشی داشته باشیم. در این حالت بر موقعیتها کنترلی نخواهیم داشت. به عنوان مثال وقتی بخواهیم برای سبک زندگی خود تصمیمگیری کنیم اگر فقط به وضع موجود و الگوهای ایجاد شده تمرکز کنیم هیچگاه نمیتوانیم یک جریان جدید ایجاد کنیم و قادر نخواهیم بود در مسیر ارزشها و هدفها اقدامات تازهتری طراحی کنیم.
رالف کینی نظریهپرداز تفکر ارزشی در کتاب خود که به همین نام منتشر شده است در تعریف ارزش مینویسد: «ارزش یعنی آنچه برای تصمیمگیرنده مهم است. ارزشها در واقع همان اصول ارزیابی هستند که از آنها برای ارزیابی پیامدهای بالفعل و بالقوه، اقدام و اقدام نکردن، گزینههای پیشنهادی و تصمیمها استفاده میشود. ارزشها از جنس معیارها و اهداف هستند و شامل اصول اخلاقی، رهنمودها، اولویتها، مطلوبها و غیره میشوند.»
شما تا هفته آینده به بعضی از ارزشهای زندگی خود فکر کنید و ببینید چقدر از آنها را توانستهاید در زندگی خود پیاده کنید و کدام قسمت از زندگیتان در مدار ارزشهایتان حرکت میکند.
انشاءا… هفتههای آینده در این باره بحث را ادامه خواهیم داد.
نویسنده: جلیل معماریانی
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
هماهنگی سنجهها در مسیر رسالتها | سلسله یادداشتهای نظم فکری (قسمت 13)
ما برای بررسی دقیقتر عملکرد خودمان در زندگی، چه طرح و برنامهای داریم؟
هماهنگی انرژیها و نیروها در مسیر اهداف | سلسله یادداشتهای نظم فکری (قسمت 12)
از مصداقهای نظم فکری این است که ما بتوانیم میزان انرژیها و نیروهای خودمان را با هدفهایمان هماهنگ کنیم.
هماهنگی حالات و احساسات با اهداف | سلسله یادداشتهای نظم فکری (قسمت 11)
یکی از موضوعات بسیار مهمی که در حوزه نظم فکری این است که آیا بین حالتها و احساسات ما و اهداف ما هماهنگی خاصی وجود دارد یا نه؟
نظم فکری با هماهنگی سؤال و مسأله | سلسله یادداشتهای نظم فکری (قسمت 10)
از مهمترین مسئلههایی که به نظم فکری ما کمک میکنند این است که بتوانیم سؤالات هدفمندتر طرح کنیم.
هماهنگی از مهمترین جلوههای نظم فکری است | سلسله یادداشتهای نظم فکری (قسمت 9)
یکی از مهمترین مسئلههایی که در نظم فکری وجود دارد این است که آیا بخشهای مختلف ما در زندگی با هم هماهنگ هستند یا نه.
لحظههای خود را زیر سؤال ببرید | سلسله یادداشتهای نظم فکری (قسمت 8)
با تغییر دادن یا جابهجا کردن یا تنظیم کردن سؤالاتی که در ذهن شما تولید میشود میتوانید زمینههای تغییر رفتارتان را ایجاد کنید.
دیدگاهتان را بنویسید